- دیر گه
- زمان قدیم مدت دراز، دیر وفت بی موقع
معنی دیر گه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زمان قدیم مدت دراز، دیر وفت بی موقع
زمان قدیم مدت دراز، دیر وفت بی موقع
جای پاسبانی دیدبان، منظره چشم انداز
قدمت، با قدمت، پرقدمت
بادوام
مدت مدید
محل دزدان ماوای سارقان جایی که دزدان به مسافران و عابران حمله برند و اموال آنانرا تصرف کنند
قدیم، کهن، دیرین، کهنه
دیوستان دیو خانه
دیو کوچک، زالو، کرم گونه ای که در پشمینه ها افتد و تباه کند دیوک بید
کیش و آیین برتر، دین بهتر
دیر باز مدت دراز، دهر زمانه، دیر پاینده با دوام
زمان قدیم، زمان دیر
زمان دراز، کهن
محلی که دیده بان از آنجا مراقبت و نگاهبانی میکند، منظره چشم انداز
جای پاسبانی دیدبان، منظره چشم انداز
آخر گاه آخر
مرد بسیار دلیر و شجاع، مرد کار کرده، صاحب غیرت
انسان یا جانوری که پدر و مادرش از دو نژاد بود اکدش، کلفت خشن
چیزی که در لنگدستمالازار بند یا پارچه ای بندند و از جایی بجایی برند
دوزخ جهنم
زن یا جانور ماده که شیر دهد شیر دهنده
طولانی، دیر کننده، دیرپای، برای مثال چو پاسی از شب دیرنده بگذشت / برآمد شعریان از کوه موصل (منوچهری - ۶۶)
دیرین، دیرینه، کهن، زمان دراز
مرد شجاع، بسیار دلیر، دلاور، باغیرت
زمان دیر، زمان قدیم، از مدت دراز، دیروقت، بی موقع، دیرگاهان، دیرگهان
شکار گاه محل شکار نخجیر گاه
زمان قدیم، دیروقت
Esoteric
эзотерический
esoterisch
езотеричний